
در تاریخ سینما، اقتباس از کتابها، رمانها و داستانهای کوتاه بسیار رایج است. اما در برخی موارد، فیلمها به چنان موفقیتی میرسند که از منبع اصلی خود فراتر میروند. در این مقاله از فیکابوک، به معرفی بهترین اقتباسهای سینمایی میپردازیم که نهتنها وفادارانه ساخته شدهاند، بلکه تجربهای قویتر، تاثیرگذارتر و ماندگارتر از کتاب خود ارائه داده و هرکدام به نوعی تأثیر شگرفی بر تاریخ سینما داشتهاند.
پدرخوانده (1973) - The Godfather
پدرخوانده با اقتباس از رمانی به همین نام، نوشته ماریو پوزو ساخته شد. این فیلم نه تنها یکی از بهترین عناوین اقتباسی، بلکه به لطف کارگردانی فوقالعاده فرانسیس فورد کاپولا، بازی فراموش نشدنی بازیگران و فیلمنامه قوی، یکی از بهترین و تأثیرگذارترین آثار تاریخ سینما به شمار میرود. فیلمنامه این فیلم که با همکاری نویسنده کتابش تنظیم شده بود، موفق به کسب اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی نیز شد.
سکوت برهها (1991) - The Silence of the Lambs
اقتباسی از رمانی به همین نام به قلم توماس هریس که یکی از برترین عناوین جنایی و تریلرهای روانشناختی به شمار میرود. کتاب این فیلم دارای خشونت بیشتر و بیپردهتری نسبت به اقتباس سینماییاش است، با این حال، جنبه روانشناختی فیلم در کنار بازی درخشان جودی فاستر و آنتونی هاپکینز، عملکرد تأثیرگذارتری نسبت به خشونت بیپروای کتاب دارد. توماس هریس هیچوقت اقتباس سینمایی کتابش را تماشا نکرده چرا که نگران است تصویر ذهنیاش از داستانی که خلق کرده تغییر کند و دیگر خود را صاحب این داستان نداند.
روانی (1960) - Psycho
موفقیت اقتباس سینمایی این فیلم به قدری چشمگیر بود که امروزه بسیاری از اقتباس بودن این فیلم بیخبرند. در عین حال که فیلم خشونت کمتری نسبت به کتاب دارد، اما کارگردانی درخشان آلفرد هیچکاک، اقتباس این اثر را تبدیل به تجربه روانشناختی عمیقتر و پرتعلیقتری نسبت به کتاب میسازد.
رستگاری در شاوشنک (1994) - The Shawshank Redemption
رستگاری در شاوشنک بیشتر از آنکه برای موفقیت تجاری یا مسائل فنیاش شناخته شود، همواره نماد امید آزادی در سینما بوده و هست. این فیلم که با اقتباس از داستانی کوتاه به قلم استفن کینگ و به کارگردانی درخشان فرانک دارابونت ساخته شده، با داشتن روایتی پیچیده و عمیقتر از کتابش، برای همیشه محبوب سینما دوستان جهان خواهد بود.
فارست گامپ (1994) - Forrest Gump
فارست گامپ اقتباسی از رمانی به همین نام، نوشته وینستون گروم است که راوی داستان پر فراز و نشیب زندگی پروتاگونیست دوست داشتنیاش در برهههای مهمی از تاریخ معاصر آمریکاست. درحالی که کتاب، روایتی بعضا تلخ و ابزورد دارد، اما فیلم موفق میشود که تلخی زندگی را با شیرینی جعبهای پر از شکلات معاوضه کند و تجربهای احساسی و فراموش نشدنی به مخاطب ارائه دهد.
درخشش (1980) - The Shining
درخشش، شاهکار ترسناک استنلی کوبریک، با اقتباس از رمانی به همین نام نوشته استفن کینگ ساخته شده. این فیلم که با وحشت اتمسفریک بینظیر خود شناخته میشود، یکی از بهترین آثار روانشناختی تاریخ سینماست. کتاب استفن کینگ رویکردی فانتزیتر و سرشار از عناصر ماورایی دارد، اما فیلم کوبریک، رویکرد روانشناختی را برای روایت این داستان انتخاب میکند و شباهت چندانی به کتابش ندارد. نمادگراییهای کمنظیر این فیلم همواره مورد مطالعه و بحث میان سینمادوستان بوده و هست و بدون شک، روایت عمیقتری نسبت به منبع اقتباسش دارد.
مسیر سبز (1999) - The Green Mile
مسیر سبز نیز اقتباسی از روی رمانی به همین نام، اثر استفن کینگ است. داستانی ساده اما به شدت تأثیرگذار و فراموش نشدنی که از کشمکشهای درون زندانی کوچک در حومه شهر، به روایتی عمیق و قابل تعمیم از مواجهه بشر با خیر و شر دست پیدا میکند. در عین حال که فیلم، اقتباسی وفادار به کتاب است، اما با حذف برخی جزئیات کتاب، روایت فیلم را مرموزتر از کتاب میکند که تجربه تماشای فیلم را عمیقتر و قابل تأملتر میکند. همچنین بازی درخشان بازیگران و موسیقی به یاد ماندنی توماس نیومن، تأثیر شگرفی در بهتر بودن تجربه این فیلم نسبت به کتابش دارند.
باشگاه مشتزنی (1999) - Fight Club
باشگاه مشتزنی اقتباسی از کتابی به همین نام اثر چاک پالانیک است که با رویکردی هجو، تاریک و پوچگرایانه، به نقد نظام سرمایهداری و فرهنگ مصرفگرایی میپردازد. اقتباس سینمایی این اثر در عین حال که اکرانی پر حاشیه داشت، امروزه به عنوان اثری کالت و جدا نشدنی از فرهنگ عامه شناخته میشود.
دونده تیغ (1982) - Blade Runner
شاهکار علمی-تخیلی ریدلی اسکات که اقتباسی از روی رمان فیلیپ کی. دیک به نام «آیا اندرویدها خواب گوسفندهای الکترونیک میبینند؟» است همواره به عنوان یکی از بهترین و تأثیرگذارترین آثار علمی-تخیلی تاریخ سینما شناخته میشود. این فیلم روایتی درگیرکنندهتر و زمینه فلسفی تأثیرگذارتری نسبت به کتابش داشت که موجب شفافیت و وضوح بیشتر مفاهیم داستان نسبت به کتابش میشد.
پارک ژوراسیک (1993) - Jurassic Park
فیلم پارک ژوراسیک که به کارگردانی استیون اسپیلبرگ و با اقتباس از کتابی به همین نام اثر مایکل کرایتون ساخته شده، چنان اثر انقلابی و تأثیرگذاری بود که اگر بگوییم تاریخ سینمای علمی-تخیلی به قبل و بعد از این فیلم تقسیم میشود، اغراق نکردهایم.
هم کتاب و هم فیلم این اثر، دستاوردی نوآورانه در حوزه فعالیت خود بودند، اما اقتباس سینمایی آن حتی با استانداردهای امروزی، اثری چشمگیر و تأثیرگذار است و توانایی راضی نگه داشتن مخاطبان امروزی را نیز دارد.
در دنیای سینما، اقتباسها میتوانند پل میان ادبیات و تصویر باشند؛ گاهی آنقدر موفق و تأثیرگذار که حتی از منبع اصلی خود فراتر میروند. فیلمهایی که در این مقاله معرفی شدند، نمونههایی درخشان از این اتفاق هستند و نشان میدهند که هنر سینما چگونه میتواند داستانی آشنا را به تجربهای تازه و ماندگار تبدیل کند.