یک جنگجوی اسرارآمیز که خود را با نام شمشیرزن سیاه معرفی میکند، به دنبال پادشاه کشوری به نام سرزمین میانه است. هنگام مبارزه با پیروان پادشاه با دیدن درد و خونریزی، ذهن این جنگجو به زمان گذشته و مسیری که طی کرده بود تا به وضعیت حال خویش برسد برگشت. دریکی از روزها یک گروه ولگرد در حال آزار دختری جوان بودند که به یکباره مورد حمله قرار گرفتند. شمشیرزن سیاه بازگشته بود. او شمشیری بزرگ به اندازه کینه خود دربرابر پادشاه با خود حمل مینمود. درحالی که به تنهایی در جنگل به سر میبرد، شمشیرزن سیاه به سالهای گذشته و دورانی که در گروهی به نام گروه شاهین به سر میبرد بازگشت، گروهی متشکل از مزدوران به رهبری شخصی زیبرو و باجذبه به نام گریفیث که آرزو داشت روزی به یک شاه تبدیل شود. گاتس بواسطه نفرین شیطانی که بر روی گردنش حک شده، به عنوان شمشیرزنی سیاهپوش دنبال حواریونی است که او را به سوی خود فرا میخوانند. این نشانی است که بر روی قسمتی از بدن قربانیان تقدیم شده به تاریکی زده میشود و بدین سبب هنگامی که نور خورشید و روشنایی وجود ندارد باعث جذب ارواحی که قصد تسخیر جسم او را دارند میشود. در برابر هیولاهای کوچک این نشان کمی تحریک شده که همراه با سوزش و خون آمدن از آن است، اما هرقدر که شیطان قدرتمندتر باشد باعث تحریکپذیری بیشتری نیز میباشد و این موضوع تا حد مرگ نیز ادامه دارد.
معرفی کوتاه